دکترحسین خدادادی Hussyn khodadadi

فلسفه دین


همکاری در تالیف


در این رساله قصد ما این است با تکیه بر چارچوبه اندیشه اسلامی و قرآن به مقوله « مولفه های قدرت در جمهوری اسلامی ایران» بپردازیم . آنچه در نگاه متفکرین غربی مشاهده می شود ، انحصار قدرت در ابزارهای مادی است و قدرت معنوی را به حساب نمی آورند .

نظام اسلامی در ایران با تکیه بر معارف دینی و بر پایه اعتقادات اسلامی شکل گرفته و با گذشت مدت چهار دهه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، جلوه های بسیاری از قدرت معنوی و الهی در رویدادهای مختلف و بحران های گوناگون را متجلی نمود. لذا نظام جمهوری اسلامی ایران بستر و مبنایی برای نظام سازی مولفه های قدرت بر پایه قدرت های معنوی و مادی می باشد .

در  این کتاب بر خلاف تقسیم بندی های متعارف که بر پایه قدرت سخت، نرم و هوشمندانه به تحقیق می پردازند،  تمام این قدرت ها را در قدرت های مادی منحصر می بینیم، و فراتر از آن قدرت های معنوی را قرار خواهیم داد و بر اساس چارچوبه قدرت در نظام جمهوری اسلامی به سامان دهی این تئوری بر اساس مصادیق مشهود،  خواهیم پرداخت.

درفصل دوم این نگارش، به انواع قدرت های معنوی ومولفه های آن درنظام جمهوری اسلامی ایران می پردازیم،که شامل قدرت الهی و قدرتهای معنوی بی واسطه وباواسطه می شود. سپس درفصل آخر مولفه های مادی قدرت وقدرت مادی را موردبررسی قرارخواهیم داد.

 

  • حسین خدادادی


                                     


مقدمه

حالات ذهنی شامل ادراکاتی است مانند دیدن، بوییدن وشنیدن؛ حس هایی مانند گرسنگی، تشنگی و درد؛ احساساتی مانند خشم، عشق و اندوه؛و آنچه می توان به طورکلی فکرنامید ازقبیل باورها، تمایلات وتصمیم ها. این حالات ذهنی آیا حالات یک روح غیرفیزیکی اند؟آیا آنها حالات مغزند؟آیااصولاآنها وجوددارند؟

  • حسین خدادادی



همکاری در تالیف

پیشگفتار:     نگاهی گذرا به حوادث و اتفاقات سی و پنج سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که مولود نوپای آن یعنی جمهوری اسلامی با چه بحران ها و حوادث عظیمی مواجه و آن ها را پشت سر گذارده و راست قامت تر، توانمندتر و شکوفاتر از گذشته در صحنه سیاست جهانی  ظاهر گردیده و بارها قدرت هایی همچون ایالات متحده آمریکا را به زانو درآورده، تحقیر کرده و شکست داده است.

      بررسی بحران ها و توطئه های براندازی که توسط دشمنان داخلی و خارجی طراحی و به مرحله اجرا در آمده است و شیوه مدیریت نظام جمهوری اسلامی در خنثی سازی این توطئه ها موضوعی است که تاکنون کمتر و به صورتی منسجم و پیوسته به آن پرداخته شده است و این مهم علیرغم گرفتاریها و مشغله علمی و تحقیقاتی دیگر توسط کارگروه علوم سیاسی شورای تحول و ارتقا علوم انسانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی بر دوش اینجانب قرار گرفت.

  • حسین خدادادی



ارائه شده در ششمین همایش بین المللی فلسفه دین معاصر

چکیده:یکی از مسائل مورد مناقشه در بحث تجربه دینی، مساله واقعی بودن «امرمتعالی» است . «امرمتعالی» از مهم ترین ویژگی های اثباتی تجربه دینی است که برخی آن را زاده درون ذهن و برخی آنرا در زمره ضمیر ناخودآگاه بشری می پندارند. اما  نورمن ال گیسلر(متکلم و فیلسوف مشهور معاصر امریکایی) حکم به واقعی بودن متعلق تجربه دینی می کند.وی در کتاب «فلسفه دین» در اثبات و احراز واقعی بودن امرمتعالی، استدلالی را مطرح می کند که به تعبیر او بر اساس «روش تجربتی»، این فضاشکل گرفته است.

گیسلر پس از استدلال بر بدیهی بودن نیاز به امر متعالی در تجربه دینی چه نزدخداباوران و چه نزدخداناباوران، بر طبق اصل موضوعی « آنچه انسان ها واقعا نیاز دارند برآورده شدنی اند» درصدد اثبات واقعی بودن امرمتعالی است.دراین خامه پس از توصیف و تبیین استدلال گیسلر و تحلیل مبانی او مشتمل بر؛ «بدیهی بودن نیاز به امرمتعالی»، «امکان برآوردن امرمتعالی»،«تحقیق پذیری وجود امرمتعالی»، «تجربی بودن روش»، به نقد و ارزیابی آن پرداخته ایم. در نهایت ضمن پذیرش کلیت استدلال او ، نقد مبانی و لوازم آن، به این نظر رسیدیم که این استدلال را می توان شبیه «برهان فطری» در فلسفه اسلامی یافت که تقریر دیگری را از آن می طلبد و این در فضای خود می تواند نقبی از فلسفه دین به فلسفه تطبیقی باشد.

  • حسین خدادادی

 


نظریه پردازی و همکاری در تالیف

پیروزی انقلاب اسلامی چون شعاع نوری موجب روشنی و احیای افکار و اندیشه های اسلامی و ایده ضدسلطه در سراسر جهان و موجب افزایش روحیه و تقویت بنیادهای فکری گردید. اکنون با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن تحولات و دگرگونی های عظیم در نظام جهانی، زمان آن رسیده تا با دیدی واقع بینانه و بدون افراط و تفریط و بر پایه نظریه پردازی هستی شناسانه و تفکر جامعه شناختی و بر اساس معرفت شناسی فلسفی به بررسی بازتاب و تأثیرات انقلاب اسلامی بپردازیم.

نظریات غربی، به صورت همه جانبه ،تبیین کننده بازتاب انقلاب اسلامی نیست و بعضا انحرافی و گمراه کننده می باشد. زیرا نگاه تقلیل گرایانه غرب نسبت به دین، سبب شده است که دین به عنوان عامل و مبنای انقلاب موردتوجه قرارنگیرد.درحالیکه انقلاب اسلامی، جریانی است براساس مبانی دینی لذا نظریه ای را می طلبد که براساس تفکرات دینی( اسلامی) قرار گرفته است.

  • حسین خدادادی